تماس و مشاوره حقوقی
با وکیل دادگستری
 
ساعات کاری دفتر
9:00 تا 18:00
ارسال سوال حقوقی و درخواست
آرشیو سوالات حقوقی از وکلای دادگران
تاریخ انتشار: ﺳﻪشنبه 10 اسفند 1400

 اعتبار وکالتنامه رسمی بعد از فوت موکل

پدر بنده قبل از فوت وکالتنامه تنظیم کرد تا منزل و ماشین را به شرط عمر به مادرم بدهد چون خودشون نمی‌توانستند کارای اداری را انجام دهند مادرم کارای اولیه را انجام داد پدرم فوت کردن آیا اعتبار وکالتنامه بعد از فوت باطل می‌شود؟ چون برادرام بعد از فوت پدرم وکالتنامه را باطل کردند.

 

امتیاز: Article Rating | تعداد بازدید: 2083

پاسخ – آیا وکالتنامه رسمی بعد از فوت موکل معتبر و قابل استناد است ؟

  • وکالت در لغت به نیابت، خلافت، جانشینی، واگذاری و اجرای کاری از جانب کسی معنی شده است. وکالت در حقوق اعطای نیابت ارادی موکل به وکیل است که در محدوده اختیارات تفویض شده میتواند اعمال حقوقی و غیرحقوقی معینی را به نام و به حساب موکل انجام دهد. 
  •  تعهد اصلی وکيل، انجام ماموريتی است که موکل به وی واگذار کرده. همچنين بايد نسبت به اداره اموال موکل حساب داده و هر آنچه را به جای وی گرفته مسترد دارد.
  • وکيل بايد در غياب دستورات صريح موکل، در انجام مأموريت خود سعی و کوشش متعارف داشته و بر حسب اوضاع و احوال متفاوت، بايد اقدامات مقتضی انجام دهد.این محتوا متعلق به سایت دفتر وکالت دادگران حامی ((dadgaran.com)) بوده و بهره برداری از آن بدون ذکر منبع ممنوع است.
  • تعهد دیگر وکیل، تعهد به درستی و صداقت و رعايت مصلحت موکل است و وکیل باید مأموريت خويش را در راستای منافع موکل به پايان برساند
  • وکالت از جمله عقود اذنی به حساب می آید زیرا موکل با دادن اذن تمام مسئولیت های مربوط به آثار اذن خود را میپذیرد و خود را پایبند به اعمالی که وکیل او انجام داده میداند. 
  • وکالت از جمله عقود جایز بوده که هر یک از طرفین هر وقت که بخواهد میتواند عقد را فسخ نماید  یا خود وکیل استعفا دهد.
  • قانون مدنی انحلال و مرتفع شدن عقد وکالت را در دو بخش فسخ و انفساخ بیان کرده و در ماده ٦٧٨ سه عامل را سبب مرتفع شدن عقد وکالت مطرح کرده است:

1- به عزل موکل
2- به استعفای وکیل
3- به موت یا به جنون وکیل یا موکل

 

اعتبار وکالتنامه رسمی پس از فوت موکل

در رابطه اعتبار وکالتنامه رسمی بعد از فوت موکل باید گفت در انعقاد و تشکیل عقود لازم و عقود جایز، زنده بودن و اهلیت داشتن از شرایط اساسی انعقاد یا نفوذ هر قرارداد میباشد. ولی وقتی عقدی توسط شخص یا اشخاص زنده منعقد گردید، فوت او در عقد لازم قبلی خللی وارد نمیسازد مگر اینکه از ابتداء شخص و شخصیت طرف سبب اصلی وجود و یا ابقاء عقد باشد. این در حالی است که در عقود جایز همچون وکالت، به سبب موت احر طرفین، عقد منحل می گردد و از این نظر تفاوتی میان وکالت رسمی یا عادی و وکالت ساده یا بلاعزل وجود ندارد.

بنابراین، وکالت با توجه به اذنی بودنش، با توجه به ماده 954 قانون مدنی که بیان می دارد کلیه عقود جایزه به موت احد طرفین منفسخ میشود، با فوت وکیل یا موکل منحل می گردد.این محتوا متعلق به سایت دفتر وکالت دادگران حامی ((dadgaran.com)) بوده و بهره برداری از آن بدون ذکر منبع ممنوع است.

در علت اینکه وکالت با فوت پایان می پذیرد باید گفت وکالت قراردادی است که شخصیت طرفین در آن اهمیت اساسی دارد. در انعقاد وکالت، موکل و وکیل به شخصیت و اعتبار همدیگر توجه دارند. موکل کسی را به وکالت بر ميگزیند که صلاحیت و شایستگی لازم را داشته باشد. وکیل هم وکالت کسی را مي پذیرد که شناخت کافی از او داشته باشد. هر دو آن ها در اعتبار وکالت، شخصیت دیگری را دخالت می دهند و برای همین وقتی هر یک از آن ها بمیرند وکالت پایان مي پذیرد. همچنین، موکل در انتخاب وکیل وصف امانت او را مدنظر قرار می دهد و بیشتر اوقات حاضر نیست کسی را که متصف به امانت نیست نائب خویش قرار دهد.

 

پاسخ به پرسش مخاطب در خصوص اعتبار وکالتنامه بعد از فوت موکل

در پاسخ به پرسش شما در خصوص اعتبار وکالتنامه رسمی بعد از فوت موکل باید گفت وکالت رسمی از نظر جایز بودن همچون وکالت عادی است و این امر بدین معناست که در وکالت رسمی نیز عقد وکالت با فوت، جنون و سفه هریک از طرفین یعنی وکیل یا موکل از بین می رود. این انحلال قهری است و نیازمند اراده ی اشخاص نمی باشد. در واقع به محض فوت وکیل یا موکل، عقد وکالت از بین می رود و رابطه ی نیابت قطع می گردد.

این محتوا متعلق به سایت دفتر وکالت دادگران حامی ((dadgaran.com)) بوده و بهره برداری از آن بدون ذکر منبع ممنوع است.

 

 

مستندات قانونی در خصوص اعتبار وکالتنامه های رسمی

ماده ۶۵۶ قانون مدنی
وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود مینماید.
ماده ۶۵۷ قانون مدنی
تحقق وکالت منوط به قبول وکیل است.
ماده ۶۵۸ قانون مدنی
وکالت ایجاباً و قبولاً به هر لفظ یا فعلی که دلالت بر آن کند واقع میشود.
ماده ۶۵۹ قانون مدنی
وکالت ممکن است مجانی باشد یا با اجرت.
ماده ۶۶۰ قانون مدنی
وکالت ممکن است به طور مطلق و برای تمام امور موکل باشد یا مقید و برای امر یا امور خاصی.
ماده ۶۶۱ قانون مدنی
در صورتی که وکالت مطلق باشد فقط مربوط به اداره کردن اموال موکل خواهد بود.
ماده ۶۶۲ قانون مدنی
وکالت باید در امری داده شود که خود موکل بتواند آن را بجا آورد وکیل هم باید کسی باشد که برای انجام آن امر اهلیت داشته باشد.
ماده ۶۶۳ قانون مدنی
وکیل نمیتواند عملی را که از حدود وکالت او خارج است انجام دهد.
ماده ۶۶۴ قانون مدنی
وکیل در محاکمه وکیل در قبض حق نیست مگر اینکه قرائن دلالت بر آن نماید و همچنین وکیل در اخذ حق وکیل در مرافعه نخواهد‌بود
ماده ۶۶۵ قانون مدنی
وکالت در بیع وکالت در قبض ثمن نیست مگر اینکه قرینه قطعی دلالت بر آن کند.
ماده ۶۶۶ قانون مدنی
هر گاه از تقصیر وکیل خسارتی به موکل متوجه شود که عرفاً وکیل مسبب آن محسوب میگردد مسئول خواهد بود.
ماده ۶۶۷ قانون مدنی
وکیل باید در تصرفات و اقدامات خود مصلحت موکل را مراعات نماید و از آنچه که موکل بالصراحه به او اختیار داده یا بر حسب‌ قرائن و عرف و عادت داخل اختیار او است تجاوز نکند.
ماده ۶۶۸ قانون مدنی
وکیل باید حساب مدت وکالت خود را به موکل بدهد و آنچه را که به جای او دریافت کرده است به او رد کند.
ماده ۶۶۹ قانون مدنی
هر گاه برای انجام امر دو یا چند نفر وکیل معین شده باشد هیچ یک از آنها نمیتواند بدون دیگری یا دیگران دخالت در آن امر بنماید مگر ‌اینکه هر یک مستقلاً وکالت داشته باشد در این صورت هر کدام میتواند به تنهایی آن امر را بجا آورد.
ماده ۶۷۰ قانون مدنی
در صورتی که دو نفر به نحو اجتماع وکیل باشند به موت یکی از آنها وکالت دیگری باطل میشود.
ماده ۶۷۱ قانون مدنی
وکالت در هر امر مستلزم وکالت در لوازم و مقدمات آن نیز هست مگر اینکه تصریح بعدم وکالت باشد.
ماده ۶۷۲ قانون مدنی
وکیل در امری نمیتواند برای آن امر به دیگری وکالت دهد مگر اینکه صریحاً یا به دلالت قرائن وکیل در توکیل باشد.
ماده ۶۷۳ قانون مدنی
اگر وکیل که وکالت در توکیل نداشته انجام امری را که در آن وکالت دارد به شخص ثالثی واگذار کند هر یک از وکیل و شخص ثالث در‌مقابل موکل نسبت به خساراتی که مسبب محسوب میشود مسئول خواهد بود.
ماده ۶۷۸ قانون مدنی
وکالت به طریق ذیل مرتفع میشود:
۱. به عزل موکل
۲. به استعفای وکیل
۳. به موت یا به جنون وکیل یا موکل
ماده ۶۷۹ قانون مدنی
موکل میتواند هر وقت بخواهد وکیل را عزل کند مگر اینکه وکالت وکیل با عدم عزل در ضمن عقد لازمی شرط شده باشد.
ماده ۶۸۰ قانون مدنی
تمام اموری که وکیل قبل از رسیدن خبر عزل به او در حدود وکالت خود بنماید نسبت به موکل نافذ است.
ماده ۶۸۱ قانون مدنی
بعد از اینکه وکیل استعفا داد مادامی که معلوم است موکل به اذن خود باقی است میتواند در آنچه وکالت داشته اقدام کند.
ماده ۶۸۲ قانون مدنی
محجوریت موکل موجب بطلان وکالت میشود مگر در اموری که حجر مانع از توکیل در آنها نمیباشد و همچنین است محجوریت ‌وکیل مگر در اموری که حجر مانع از اقدام در آن نباشد.
ماده ۶۸۳ قانون مدنی
هر گاه متعلق وکالت از بین برود یا موکل عملی را که مورد وکالت است خود انجام دهد یا به طور کلی عملی که منافی با وکالت وکیل ‌باشد به جا آورده مثل اینکه مالی را که برای فروش آن وکالت داده بود خود بفروشد وکالت منفسخ میشود.
ماده ۹۵۴ قانون مدنی
کلیه عقود جائزه به موت احد طرفین منفسخ میشود و همچنین به سفه در مواردی که رشد معتبر است. 

این محتوا متعلق به سایت دفتر وکالت دادگران حامی ((dadgaran.com)) بوده و بهره برداری از آن بدون ذکر منبع ممنوع است.


پاسخ داده شده توسط کارشناس حقوقی ما

 

راه های تماس و مشاوره با وکیل متخصص قراردادها

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

سوالات خود را جستجو کنید
ارسال سوال حقوقی و درخواست

دریافت وقت مشاوره حقوقی با ما

در صورت تمایل به دریافت مشاوره حقوقی و اعطای وکالت به وکیل پایه یک دادگستری و جهت هماهنگی و دریافت وقت مشاوره حقوقی کلیک کنید.